Saturday, November 30, 2013
Friday, November 29, 2013
نمایندگاه مجلس، پیش از انقلاب 57
 |
|
این عکس را "تاریخ ایرانی" منتشر کرده است. تصویری که شاید
کمتر دیده شده باشد: نمایندگان زن مجلس شورای ملی در مقابل ساختمان مجلس در میدان
بهارستان تهران پیش از انقلاب 57.
|
نمایندگاه مجلس، پیش از انقلاب 57
|
|
|
این عکس را "تاریخ ایرانی" منتشر کرده است. تصویری که شاید
کمتر دیده شده باشد: نمایندگان زن مجلس شورای ملی در مقابل ساختمان مجلس در میدان
بهارستان تهران پیش از انقلاب 57.
|
Sunday, November 24, 2013
Saturday, November 23, 2013
Tuesday, November 19, 2013
ماجرای اسید پاشی به صورت داریوش
ماجرای اسید پاشی به صورت داریوش + عکس
قدیمی ها - پرهام شریعتی: مریم دختری بود از خانواده ای با شرایط مالی زیر صفر که به اجبار با شوهرش ازدواج کرد و ثمره ی زندگی آنها چند بچه و آخر جدایی...
قضیه اسید پاشی بر روی صورت داریوش از این قرار بود: مریم زنی بود که در سیستان و بلوچستان زندگی می کرد و داریوش را نمی شناخت و تنها بود. روزی یکی از اقوامش وقتی از تهران بر می گشت، نوار کاستی برای او برد که آن نوار داریوش بود.
از مدتی که مریم نوار را گوش کرد شیفته و عاشق صدایی شد که می خواند «بوی گندوم مال من، هر چی که دارم ماله تو، یه وجب خاک ماله من، هرچی می کارم ماله تو» و با این آهنگ گریه می کرد و دنبال خواننده این آهنگ و این صدا گشت و متوجه شد این صدا برای شخصی نیست جز داریوش. به تهران آمد و دنبال داریوش گشت.به کابارها می رفت تا داریوش را پیدا کند تا روزی به مریم گفتند داریوش در یکی از کاباره ها برنامه دارد و مریم برای آن شب دسته گل یاسی گرفت و به آنجا رفت و داریوش را در حال اجرای برنامه دید. وقتی برنامه داریوش تمام شد رفت پشت سن و با چشمی پر از اشک به داریوش سلام گفت و دسته گل یاس را به او داد. و از آنجا با داریوش رابطه پیدا کرد تا اینکه پس از مدت ها از داریوش خواست که با او ازدواج کند. اما مریم هم شوهر داشت هم بچه که داریوش به این علت مخالفت کرد و گفت من نمی خواهم به شوهرت خیانت کنم، مریم که منظور داریوش را بد متوجه شده بود و خیال کرد داریوش می گوید: برو از شوهرت طلاق بگیر و بچه هات را به شوهرت بده، بعد با تو ازدواج می کنم.
مریم این کارها را کرد و بعد از مدتی برگشت به داریوش گفت: کاری که خواستی کردم و حالا با من ازدواج کن که داریوش از این کار مریم عصبی شده و قبول نمی کند و می گوید من هیچوقت نگفتم که از شوهرت طلاق بگیر. من اصلا قصد ازدواج با تو را نداشتم و مریم هم تصمیم انتقام از داریوش را گرفت و در پارک خرم«ارم امروز» که داریوش در حال اجرای برنامه بود، مریم تغییر چهره داده و وارد سالن شد و لیوانی هم به دست داشت که در آن اسید بود و منتظر فرصتی بود که به روی داریوش بپاشد. داریوش دو تا آهنگ خواند و آهنگ سومی آهنگ «نفرین نامه» بود که شروع به خواندن کرد و مریم در همان لحظه به روی صحنه دوید و لیوان را به طرف داریوش پرتاب کرد و داریوش که هیشه با چشمان بسته می خواند فقط احساس سوختگی کرد و فریاد زد آب، که داریوش را به پشت سالن بردند و بعد به بیمارستان. اما به گفته داریوش خوشبختانه در آن روز کت پوشیده بود و به علت همین سوختگی کمتر شد.
مصاحبه جلیل مرتضوی با فرانک میرقهاری در USIRAN TV
آگهی شامپو فرش | آبادان دهه 50 | پوستر فیلم جنجال عروسی | سهراب سپهری | اولین بستنی فروشی ایران | جینا لولو بریجیدا
آگهی شامپو فرش | آبادان دهه 50 | پوستر فیلم جنجال عروسی | سهراب سپهری | اولین بستنی فروشی ایران | جینا لولو بریجیدا
عکس هایی که امروز گروه قدیمی ها در بخش «قدیما»برای شما در نظر گرفته است، آگهی شامپو فرش، آبادان دهه 50، پوستر فیلم جنجال عروسی، سهراب سپهری - کاشان 1325، اولین بستنی فروشی ایران در سال 1280، جینا لولو بریجیدا می باشد.
آگهی شامپو فرش
آبادان دهه 50
پوستر فیلم جنجال عروسی
سهراب سپهری - کاشان 1325
اولین بستنی فروشی ایران در سال 1280
جینا لولو بریجیدا
آگهی شامپو فرش | آبادان دهه 50 | پوستر فیلم جنجال عروسی | سهراب سپهری | اولین بستنی فروشی ایران | جینا لولو بریجیدا
آگهی شامپو فرش | آبادان دهه 50 | پوستر فیلم جنجال عروسی | سهراب سپهری | اولین بستنی فروشی ایران | جینا لولو بریجیدا
عکس هایی که امروز گروه قدیمی ها در بخش «قدیما»برای شما در نظر گرفته است، آگهی شامپو فرش، آبادان دهه 50، پوستر فیلم جنجال عروسی، سهراب سپهری - کاشان 1325، اولین بستنی فروشی ایران در سال 1280، جینا لولو بریجیدا می باشد.
آگهی شامپو فرش
آبادان دهه 50
پوستر فیلم جنجال عروسی
سهراب سپهری - کاشان 1325
اولین بستنی فروشی ایران در سال 1280
جینا لولو بریجیدا
چرا مرجان در فیلمی بازی نمی کند!
چاپ شده در یکی از مجله های قبل از انقلاب: مرجان پس از جدایی از علی محمدی، جزو کم و سر و صداترین ستارگان ایرانی شده است. کمتر در محافل هنری شرکت می کند.
نامش در جنجال های محیط هنری به گوش نمی رسد و... حتی کمتر در فیلم ها بازی می کند. مرجان طی یک گفتگوی تلفنی در این باره چنین گفته است:
« پس از بازی در این همه فیلم، اکنون خود را در مرحله ای از کار بازیگری می بینم که بایستی با وسواس بیشتری، بازی در فیلم ها را پذیرا شوم.برای ادامه کارم در سینما، برنامه منظمی را پی ریزی کرده ام. چند قرارداد برای بازی در چند فیلم تازه به من شده که سرگرم مطالعه آن ها هستم»
آخرین فیلمی که از مرجان نمایش داده شده ، «تنها حامی» نام داشت و اکنون این طور که شنیده ایم قرار است وی در یک فیلم به اتفاق بهروز وثوقی بازی کند.
چهارمین سال درگذشت نیکو خردمند، بازیگر و گوینده کهنه کار سینما
چهارمین سال درگذشت نیکو خردمند، بازیگر و گوینده کهنه کار سینما
جوانان امروز: امروز چهار سال از در گذشت نیکو خردمند هنرمند توانای تئاتر و سینما گذشت و ما یاد و نام این بانوی هنرمند را در چنین روزی گرامی می داریم.
خانم خردمند که در سال 1311 در تهران به دنیا آمده بود، فعالت هنری اش را از سال 1337 با گویندگی در رادیو آغاز کرد و از سال 1339 فعالیت خود را در حوزه دوبله آغاز کرد.
نیکو خردمند حدود ساعت ۴ بامداد ۲۶ آبان ۱۳۸۸، در سن ۷۷ سالگی و در بیمارستان ابن سینای تهران درگذشت. وی در پاییز سال ۱۳۸۷ چندین بار به بیمارستان منتقل شده بود. همچنین بیماری وی در ماه های آخر عمرش شدت یافته بود.نیکو خردمند در هفته های پیش از مرگش به دلیل بیماری قلبی و عروقی و ضعف جسمانی تحت مراقبت پزشکی قرار گرفت و در بیمارستان بستری بود.
فعالیت سینمایی خانم خردمند از سال 1369 با بازی در فیلم پرده آخر به کارگردانی واروژ کریم مسیحی آغاز شد .نیکو خردمند به خاطر ایفای نقش در این فیلم سیمرغ بلورین بهنرین بازیگر نقش دوم زن را در نهمین جشنواره فیلم فجر از آن خود کرد.
خانه خلوت، صبحانه های برای دو نفر، پیشنهاد50 میلیونی، بازیچه، غزال، کافه ستاره و چند می گیری گریه کنی از جمله فیلم های دیگری است که خانم خردمند در آنها ایفای نقش کرده است.
سریال پر بیننده دزدان مادر بزرگ، از جمله کارهای تلویزیونی نیکو خردمند است که تاکنون چند بار از تلویزیون ایران پخش شده است. خاک آشنا به کارگردانی بهمن فرمان آرا آخرین کار خردمند محسوب می شود.
بازیگر دختر لر در اواخر عمر + عکس
بازیگر دختر لر در اواخر عمر + عکس
صدیقه سامی نژاد معروف به روح انگیز (۱۲۹۵ -۱۳۷۶) نخستین هنرپیشه زن اولین فیلم ناطق ایرانی به نام دختر لر است.
صدیقه سامی نژاد
صدیقه سامی نژاد معروف به روح انگیز (۱۲۹۵ -۱۳۷۶) نخستین هنرپیشه زن اولین فیلم ناطق ایرانی به نام دختر لر است.
به گزارش پارسینه، صدیقه سامی نژاد در روز ۳ تیر ۱۲۹۵ در شهر بم در استان کرمان متولد شد و در سال ۱۳۰۸ به همراه همسرش دماوندی که در استودیو امپریال فیلم بمبئی به کار اشتغال داشت به هندوستان مهاجرت کرد و پس از ۱۸ سال به ایران بازگشت. به دلیلی استقبالی که از فیلم «دختر لر» در اکران عمومی صورت گرفت، سامی نژاد در فیلم «شیرین و فرهاد» ساخته عبدالحسین سپنتا نیز بازی کرد.
تحصیلات وی سیکل اول دبیرستان و پیشه اصلی او پرستاری بود. وی به دلیل بازی در سینما مورد انتقاد شدید خانواده اش قرار گرفت و مجبور شد مدتی را در انزوا بگذراند. وی در سال ۱۳۴۹ در مستند «سینمای ایران از مشروطه تا سپنتا» بخشی از این مصائب را شرح داد و به تلخی گریست.
صدیقه سامی نژاد
وی پس از سه بار ازدواج ناموفق (که دومین آنها با نصرت الله محتشم بود) در حالی که فرزندی نداشت سی سال آخر عمر را به تنهایی زندگی کرد و زمانی که درگذشت بسیاری تصور می کردند او سالها پیش از آن درگذشته است. سامی نژاد یک بار هم در سال ۱۳۴۹ برای فیلم «سینمای ایران: از مشروطیت تا سپنتا» ساخته محمد تهامی نژاد جلوی دوربین قرار گرفت و از گذشته اش و چگونگی ورودش به سینما سخن گفت.
روح انگیز سامی نژاد تا صبح ۱۰ اردیبهشت ۱۳۷۶ در طبقه پایین خانه ای دو طبقه واقع در خیابان پاسداران تهران، سروستان ششم زندگی می کرد و در بعد از ظهر چهارشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۷۶ در تهران در سن ۸۱ سالگی درگذشت و در قطعه ۳۶ ردیف ۴۴ شماره ۴1 بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
این روزها، نوش آفرین دارد نواختن پیانو را یاد می گیرد
این روزها، نوش آفرین دارد نواختن پیانو را یاد می گیرد
قدیمی ها – چاپ شده در یکی از مجله های قبل از انقلاب: نوش آفرین، بعد از استراحت کاملی که در هفته های اخیر داشته و به دنبال کم کاری هنری، شاداب تر می خواهد به کارش ادامه دهد و کارهای خوبی هم در دست تهیه دارد که از آن جمله چند آهنگ از فریدون خشنود و با شعر اردلان سرفراز و شهرام دانش است.
نام آهنگ های نوش آفرین «ساده دل» و «غریبه ها» است که به زودی در اولین برنامه جدید هنری رادیو و یا تلویزیون پخش خواهد شد. او آهنگ دیگری هم دارد که با اردلان سرفراز و فریدون خشنود در حال تهیه آن هستند.
خبر جدید دیگر از نوش آفرین، کار کردن روی پیانو است و یاد گرفتن اصول صحیح موسیقی و به قولی نوش آفرین تصمیم دارد که اصول موسیقی را به صورت علمی و صحیح آن یاد بگیرد تا بتواند بهتر در کار هنریش موفق باشد.
در مورد سینما نوش آفرین فعلا برنامه ای ندارد و البته باز هم می خواهد فعالیت داشته باشد، به شرط این که از سناریو فیلم خوشش بیاید و با هنرپیشه مقابلش نیز بتواند کار کند.
ترانه «عشقم» با صدای لیلا فروهر
ناصر ملک مطیعی | محمدعلی فردین | مرضیه | احد آغاسی و مهستی
ناصر ملک مطیعی | محمدعلی فردین | مرضیه | احد آغاسی و مهستی
ناصر ملک مطیعی | محمدعلی فردین | مرضیه | احد آغاسی و مهستی
ناصر ملک مطیعی | محمدعلی فردین | مرضیه | احد آغاسی و مهستی
«هما» لوگوی برتر خطوط هوایی
«هما» لوگوی برتر خطوط هوایی
آژانس خبری ترابری هوایی جهان معروف به «اسکیفت»با معرفی ٣٠ لوگوی برتر شرکت های هوایی، لوگوی هما، نماد هواپیمایی ملی ایران (ایران ایر) را به دلیل جذابیت تصویری، سادگی طرح، زیبایی رنگ و رسایی پیام به عنوان برترین لوگوی شرکت هوایی جهان انتخاب کرده است.
هر چند ایران ایر مدت هاست به دلیل تحریم های جهانی، از فرودآمدن در بسیاری از فرودگاه های جهان محروم شده، با این حال اسکیفت، نماد هما را به عنوان زیباترین و هنری ترین لوگو انتخاب کرده است.
به گزارش اسکیفت، گرچه تصویر پرنده در لوگوی بسیاری از شرکت های هوایی دیده می شود؛ با این همه جذابیت بصری لوگوی اسطوره ای ایران ایر را به اوج برده است. پرنده هما که از دیرباز در فرهنگ ایران زمین، نماد خوشبختی و سعادت بوده است، هنوز در مناطق کویری زندگی می کند و بازتاب هنری آن در فرهنگ ایرانی به شکل سردیس در سنگ برجسته های تخت جمشید و نقوش پارچه ای هخامنشی و بعدها در دیوان شاعران کلاسیک ایران از جمله حافظ بجا مانده است.
همین سردیس ها، نقوش پارچه ای و اشعار، الهام بخش«ادوارد زهرابیان» هنرمند ایرانی-ارمنی برای طراحی لوگوی شرکت هواپیمایی ملی ایران هما شده بود. ادوارد زهرابیان ٢٢ ساله بود که در مسابقه طراحی هما شرکت کرد. آگهی این مسابقه را روزنامه های کیهان و اطلاعات سال ۱۳۴۰ منتشر کرده بودند.
او با یادآوری دستمایه و انگیزه های طراحی این نماد می گوید بهترین الگو پرنده‌ای یگانه می‌توانست باشد و بنا به نظر گریشمن، این پرنده اسطوره‌های ایرانی را، در تخت جمشید توانستم پیدا کنم. سرستون پرنده‌نمایی بود که سه خصلت متفاوت داشت: سر عقاب، گوش‌های گاو و یال‌های اسب.
آقای زهرابیان در آن زمان برای این طراحی جایزه ای به ارزش ۵۰۰ تومان دریافت کرد. او پس از انقلاب، از ایران مهاجرت کرد. شاید همین غیبت موجب شد تا نام فرد دیگری به عنوان طراح آرم هما در کتاب «نشانه ها» نوشته مرتضی ممیز آورده شود. آقای زهرابیان می گوید با ممیز تماس گرفته و اسناد مربوطه را نشانش داده و در چاپ بعدی کتاب این اشتباه تصحیح شده است. خالق نماد هما از این که لوگویی که برای هما طراحی کرده همچنان روی بدنه هواپیماهای ایران ایر وجود دارد، خرسند است.
شمسی فضل: هیچگاه از صدایم استفاده تجاری نکردم
شمسی فضل: هیچگاه از صدایم استفاده تجاری نکردم
شمسی فضل الهی بازیگر تئاتر و سینما و دوبلور پیشکسوت گفت: بسیار خوشحالم که در نمایش «دایی وانیا» ایفای نقش می کنم.
در این اثر نمایشی شاهد هستیم که شخصیت ها در ابعاد مختلفی تصویر می شوند و این هنر چخوف است چون انسانها چند وجهی آفریده شده اند و در طول زندگی شان نقش های متفاوتی را ایفا می کنند. اکبر زنجانپور نیز در به تصویر کشیدن شخصیت های آثار چخوف مهارت خاصی دارد.
این صداپیشه عرصه دوبلاژ درباره کم کاری اش در عرصه تئاتر گفت: تئاتر کار کردن، کار آسانی نیست چون هنرمند باید وقت و انرژی و بودجه در اختیار داشته باشد تا بتواند به فعالیت صرف در تئاتر بپردازد اما متاسفانه به نظر می رسد این روزها تئاتر دارد از سر سیری به اطرافیانش نگاه می کند و انگار هنرمندان باید رایگان در تئاتر به فعالیت بپردازند. متاسفانه این روزها تئاتر شهر به مکانی برای کارآموزی کم تجربه ها تبدیل شده است. وقتی تماشاگر برای دیدن نمایش در سالنی حرفه ای بلیت می خرد انتظار دارد که اهالی تئاتر هم یک کار حرفه ای به آنها ارائه دهند. بازیگر، کارگردان و متن یک اثر هنری باید حتما حرفه ای و فروش بلیت نیز در مقابل ارائه یک کارِ کامل باشد. اگر نیاز به سالن هایی است که بچه ها بعد از فارغ التحصیلی در آنجا کارآموزی کنند باید کار دیگری کرد اما تئاترشهر مکان اجرای نمایش های حرفه ای است.
این هنرمند ادامه داد: این حرفه هم آدم را از بین می برد و هم سرپا نگه می دارد و به او انرژی می دهد. نداشتنش مثل چیزی گم کردن است اما معنی اش این نیست که باید مجانی تئاتر کار کنیم. افرادی که در تئاتر فعالیت می کنند همگی مهم هستند، ممکن است به نظر برسد برخی از افراد که در پشت صحنه فعالیت می کنند کارهای کوچکی انجام می دهند اما اینها رگ های تئاتر هستند ما به همه این رگ و پی و بدن نیازمندیم.
این طلبکاری را نمی دانم از کدام نهاد باید داشته باشم. یادمان باشد در تئاتر اتفاق های مهمی رخ می دهد که روی سینما هم تاثیر می گذارد چون هنر نمایش سلیقه ها را ارتقا می دهد. وقتی بازیگرانی خوب تربیت شدند جذب سینما و تلویزیون هم می شوند. ما باید برای بالابردن ذائقه مخاطبان تلاش کنیم.
فضل الهی متذکر شد: بچه های ما به سختی خودشان را در تئاتر نگه می دارند من هم در حد خودم تلاش می کنم حضوری هرچند اندک در تئاتر داشته باشم چون رفت و آمد برایم سخت است و با این بودجه های اندک نمی توانم همه تمرکزم را روی تئاتر بگذارم. امثال من بلد نیستند به کارشان جنبه تجارتی بدهند و اصلا این کار هم درست نیست. مثلا من به واسطه انیمیشن هایی که دوبله کردم و صدای شناخته شده ای که دارم می توانستم کارهای تجاری زیادی انجام دهم و از صدایم استفاده کنم اما هیچ گاه این کار را نکردم.
شمسی فضل: هیچگاه از صدایم استفاده تجاری نکردم
شمسی فضل: هیچگاه از صدایم استفاده تجاری نکردم
شمسی فضل الهی بازیگر تئاتر و سینما و دوبلور پیشکسوت گفت: بسیار خوشحالم که در نمایش «دایی وانیا» ایفای نقش می کنم.
در این اثر نمایشی شاهد هستیم که شخصیت ها در ابعاد مختلفی تصویر می شوند و این هنر چخوف است چون انسانها چند وجهی آفریده شده اند و در طول زندگی شان نقش های متفاوتی را ایفا می کنند. اکبر زنجانپور نیز در به تصویر کشیدن شخصیت های آثار چخوف مهارت خاصی دارد.
این صداپیشه عرصه دوبلاژ درباره کم کاری اش در عرصه تئاتر گفت: تئاتر کار کردن، کار آسانی نیست چون هنرمند باید وقت و انرژی و بودجه در اختیار داشته باشد تا بتواند به فعالیت صرف در تئاتر بپردازد اما متاسفانه به نظر می رسد این روزها تئاتر دارد از سر سیری به اطرافیانش نگاه می کند و انگار هنرمندان باید رایگان در تئاتر به فعالیت بپردازند. متاسفانه این روزها تئاتر شهر به مکانی برای کارآموزی کم تجربه ها تبدیل شده است. وقتی تماشاگر برای دیدن نمایش در سالنی حرفه ای بلیت می خرد انتظار دارد که اهالی تئاتر هم یک کار حرفه ای به آنها ارائه دهند. بازیگر، کارگردان و متن یک اثر هنری باید حتما حرفه ای و فروش بلیت نیز در مقابل ارائه یک کارِ کامل باشد. اگر نیاز به سالن هایی است که بچه ها بعد از فارغ التحصیلی در آنجا کارآموزی کنند باید کار دیگری کرد اما تئاترشهر مکان اجرای نمایش های حرفه ای است.
این هنرمند ادامه داد: این حرفه هم آدم را از بین می برد و هم سرپا نگه می دارد و به او انرژی می دهد. نداشتنش مثل چیزی گم کردن است اما معنی اش این نیست که باید مجانی تئاتر کار کنیم. افرادی که در تئاتر فعالیت می کنند همگی مهم هستند، ممکن است به نظر برسد برخی از افراد که در پشت صحنه فعالیت می کنند کارهای کوچکی انجام می دهند اما اینها رگ های تئاتر هستند ما به همه این رگ و پی و بدن نیازمندیم.
این طلبکاری را نمی دانم از کدام نهاد باید داشته باشم. یادمان باشد در تئاتر اتفاق های مهمی رخ می دهد که روی سینما هم تاثیر می گذارد چون هنر نمایش سلیقه ها را ارتقا می دهد. وقتی بازیگرانی خوب تربیت شدند جذب سینما و تلویزیون هم می شوند. ما باید برای بالابردن ذائقه مخاطبان تلاش کنیم.
فضل الهی متذکر شد: بچه های ما به سختی خودشان را در تئاتر نگه می دارند من هم در حد خودم تلاش می کنم حضوری هرچند اندک در تئاتر داشته باشم چون رفت و آمد برایم سخت است و با این بودجه های اندک نمی توانم همه تمرکزم را روی تئاتر بگذارم. امثال من بلد نیستند به کارشان جنبه تجارتی بدهند و اصلا این کار هم درست نیست. مثلا من به واسطه انیمیشن هایی که دوبله کردم و صدای شناخته شده ای که دارم می توانستم کارهای تجاری زیادی انجام دهم و از صدایم استفاده کنم اما هیچ گاه این کار را نکردم.
«خاکستری» پروانه نمایش گرفت
قدیمی ها – چاپ شده در یکی از مجله های قبل از انقلاب: چهارمین و آخرین فیلم «م.صفار» به نام «خاکستری» پروانه نمایش گرفت و به زوی نمایش داده خواهد شد.
فیلمنامه خاکستری را، صفار بر اساس کتابی از «جان فاولز»نویسنده مشهور آمریکایی نوشته و بازیگرانش سعید راد، نوش آفرین، ایرج سمندی، بلیش و محسن مهدوی هستند.
این فیلم را علی عباسی تهیه کننده خوب سینما تهیه کرده و بابک بیات و فریدون خشنود برایش موسیقی متن ساخته اند. امور تدوین فیلم را مهدی رجائیان انجام داده است. در این فیلم سعید راد و نوش آفرین در هیئت تازه ای بازی دارند که با کارهای قبلی بکلی متفاوت است.
صفار پس از آسوده شدن از خاکستری، اینک مشغول پنجمین فیلمش است.
Subscribe to:
Posts (Atom)