Sunday, June 8, 2014

مهندس بازرگان - آیت اله کنی و - ایت اله رفسنجانی

‏از سکوت به کما 
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی که زمانی گفته بود من محمدرضا مهدوی هستم نه محمدرضا پهلوی، متهم به عضویت در فراماسونری که این اتهام توسط کارکنان دون پایه اداره ثبت احوال اکثر شهرستانهایی که فقط یک چهارراه دارند به او زده شده است، بعد از چند سال که در کمای سیاسی بود به کمای واقعی رفت. مهدوی کنی در واقع حقه ای بود که هاشمی رفسنجانی در جریان سقوط اش در سال 1390 در انتخابات خبرگان از آن استفاده کرد، تا یک روحانی بسیار معتبر و از نظر سیاسی و فقهی بزرگتر از خامنه ای را روی صندلی ریاست خبرگان بنشاند که  به زور از دستش گرفته شده بود. تا از این طریق هم مانع قدرت گرفتن مصباح در خبرگان شود و هم خطر مزاحمت جنتی و یزدی را به عنوان جانشین از سر راه بردارد. مهدوی کنی در این سالها جز اینکه محافظه کارانه هیچ کاری نکند، روی صندلی نشسته بود. و هیچ کار نکردن در شرایطی که همه کارهای بد می کنند کار مهمی بود. اگر مهدوی کنی بمیرد که  احتمال آن زیاد است، انتخاب جانشین او در خبرگان معنی دار است. زمانی که مهدوی کنی به جای هاشمی رئیس خبرگان شد بحران رهبری تا حدی در میان اعتدال گرایان و اصلاح طلبان و کارگزاران وجود داشت و در عوض بحران رهبری در میان محافظه کاران وجود نداشت. الآن بحران رهبری با چند دستگی جدی اصولگرایان ( تقسیم آنان به تندروهای جبهه پایداری، تیم احمدی نژاد، اصولگرایان میانه روی مایل به هاشمی و اصولگرایان منتقد هاشمی) عملا جبهه اصولگرایان را ضعیف کرده است و میزان ارادت و اعتماد بسیاری از اصولگرایان پس از انتخاب روحانی به خامنه ای کم شده است. در نتیجه احتمال نشستن هاشمی بر صندلی ریاست خبرگان وجود دارد. شاید این انتخاب آغاز یک سونامی بزرگ برای تغییرات غیرقابل تصوری در حکومت ایران باشد.‏

No comments:

امتیاز بدهید