Saturday, August 2, 2008

قابل توجه خانم های ايرانی !

آقای مارچلو ماسترویانی و همسر فداکارش !!!
معرفی یک زن استثنایی

این زن به شوهرش اجازه خیانت داده است !! ( قسمت اول )

او می گوید : اگر زن عاشق شوهرش باشد گاه به گاه به او اجازه میدهد که دمی به خمره عشق بزند .

به نظر این زن عجیب : اگر زنها به مردها اجازه بی وفایی ندهند ،عمر دوره زناشویی کوتاه می شود !!

خانم « فلورا ماسترویانی » تا اندازه ای معرف حضورتان هستند؟ منظورم همسر آقای
« مارچلو ماسترویانی » هنرپیشه مشهور ایتالیایی است که هرکدام از شما لابد چندین فیلم تابحال از او دیده باشید و بدانید ایشان در عالم هنرپیشگی در پنج قاره عالم از کفر ابلیس مشهورترند .
مارچلو یکی از گرانترین هنرپیشگان سینما است و تا بحال دهها جایزه سینمایی از شرق و غرب گرفته است و به همین جهت منتقدین او را اعجوبه هنرهفتم لقب داده اند زیرا فیلم هایی که او بازی می کند همیشه در اعداد پرفروش ترین فیلم های مشهور جهان هستند .اما حالا این آقای خیلی مشهور بخاطر عقاید و فلسفه نوظهور همسر خود که یک زن باوفای خانه دار است در دنیا مشهورتر شده و در خانواده ها سوژه بحث و گفت و گو های داغ است . می پرسید چرا ؟ برای اینکه خانم این آقا به مارچلوی عزیزش کارت سفید داده که با هر زنی میل دارد عشق بازی کند و حتی اولاد حرامزاده داشته باشد و خیالش از بابت حسادت خانم بکلی راحت باشد !
خانم « فلورا ماسترویانی » در چند هفته اخیر سوژه مطبوعات و مجلات درجه یک اروپا شده است .زیرا در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرده : « هر زنی نسبت به خیانت های شوهرش حسادت کند و الم شنگه بپا سازد برخلاف روح تساوی حقوق زن و مرد و عدالت و انصاف عمل کرده است !!».
و این اظهار نظر عجیب در میان محافل زنان جهان با تعجب و حیرت و گاهی هم با فحش و بد وبیراه گفتن انعکاس یافته است .
در حقیقت خانم « فلورا ماسترویانی » اولین زن دنیاست که ریشه حسادت عاشقانه را در وجود خود کشته و به شوهرش اعلام کرده که : « عزیزم ، از هرگلی که در این بستان پرگل و گیاه خوشت آمد فورا بچین و برو و خیالت از جانب من راحت باشد!».
این خانم استثنایی با « اشک و طلاق » بکلی مخالف است و حسادت زنها را در برابر خیانت و بیوفایی شوهران یک عکس العمل منفی و بچگانه می داند .
باید اعتراف کرد که او با این مرام و فلسفه یا اصلا زن نیست و یا خداوند سرشت او را از خمیر دیگری ساخته است . مثلا سه سال پیش که مارچلو عاشق ستاره ای بنام « کاترین دونه وو » شد و مثل جوانان 20 ساله یک دوره عشق بازی پرشور در ملا ء عام و بدون پرده پوشی آغاز کرد و حتی از او صاحب یک فرزند نامشروع شد ،فلورا از همه چیز خبر داشت و شخصا برای این عاشق و معشوق پخت و پز میکرد و بزم آنها را با شراب های ناب و شمع و گل می آراست و از بچه نامشروع شان مثل یک مادر نگهداری میکرد . دو بار در عرض یکسال بین این عاشق و معشوق شکراب شد و هر بار سرکار علیه فلورا خانم بسراغ معشوق شوهرش رفت و آنها آشتی داد و گفت : « دعوا نکنید ،در عالم عشق این کارها بچگانه است ،مردم پشت سرتان حرف بد خواهند زد ،حیف است عوالم عاشقانه خودتان را با این اختلافات کوچک مسموم کنید !!!»
این زن خیلی خیلی خونسرد که قلب او را به یخچال و اعصاب او را به یک رشته سیم کلفت مسی تشبیه کرده اند مثل یک هووی سازگار حرمسراهای شرق همه جا و همه وقت با معشوقه های طاق و جفت شوهرش رفت و آمد و نشست و برخاست می کند ،آنها را به خانه خود میهمان می کند و حتی گفته اند که اتاق خواب شوهر و معشوقه ها را شخصا گردگیری می کند یا با شاخه های گل رز می آراید !!!
آخر این چگونه زنی است که « خیانت شوهر »بنظرش نه تنها قبح و زشتی ندارد ،بلکه گویی یک بازی تفریح آمیز و خوشایند است !!!
فلورا می گوید :« من دید و فلسفه خاصی از زندگی زناشویی دارم که با سایر زنها از زمین تا آسمان تفاوت دارد .من زناشویی را در حکم یک دوستی و رفاقت پایدار و توام با فداکاری و گذشت میدانم .اگر شوهرم از زنی خوشش بیاید ،این خلاف دوستی و مهربانی است که دل او را بشکنم و مانع از شیرین کام شدن او بشوم .اگر زنی عاشق شوهرش باشد ،در هر چیز و در هر کار آرزوی موفقیت برای او دارد » .
این حرفها که مثل بمب در مطبوعات اروپا ترکید و آتش خشم میلیون ها زن در چهار گوشه عالم مشتعل ساخته و نام فلورا ماسترویانی را بعنوان یک « زن بی غیرت » در صفحات اول مطبوعات به ثبت رسانیده است و صدها خبرنگار از چهار گوشه جهان به شهر رم رفته اند تا با این مخلوق خدا که بقول خودش « در شیری که از پستان مادر خورده سم حسادت اصلا وجود نداشته » مصاحبه و گفت و شنود کنند و از حرف های عجیب و استثنائی او مقالات جالب تهیه نمایند .
مقاله ای که اینک می خوانید ثمره گفتگوی خانم « کارلتا پیلولی » روزنامه نگار ایتالیایی با این زن کاملا استثنایی است .
سئوال : خانم ماسترویانی ،شما در مورد روابط زناشویی و شوهرداری فلسفه خاصی بدعت گذاشته اید .فلسفه ای که کم کم دارد به اندازه فلسفه بودا در دنیا معروف می شود .شما معتقد هستید خیانت مرد اصلا مهم نیست و زن نباید وقتی از شوهرش خیانت دید قدم آخر را بردارد ،یعنی الم شنگه راه بیندازد و طلاق بگیرد .خود شما عملا همین کار را کرده اید .یعنی وقتی شوهرتان مارچلو با « کاترین دنه وو » گرم گرفت و رسما به شما خیانت کرد ،اصلا به روی مبارک نیاوردید و حتی وقتی فهمیدید مارچلو معشوقه اش را حامله کرده ،به او تبریک گفتید .راستش مردم فکر می کنند شما دیگر چه جور زنی
هستید ؟
جواب : من زن بخصوصی نیستم منتهی عقلم از عقل سایر هم جنسانم یک خرده بیشتر است و با دید واقع بینانه تری به زندگی نگاه می کنم و سرنوشت حال و آینده ام را فدای یک سلسله احساس های کاذب و زود گذر نمی کنم .خودتان انصاف بدهید زنی که در برابر خیانت شوهر با طلاق مقابله کند جز ارضاء حس غرور و خود خواهی چه نفع دیگری عاید خودش کرده است ؟ طبعا هیچ !وقتی ما سنگ تساوی حقوق زن و مرد را به سینه می زنیم پس دیگر طرز فکرمان نباید قرون وسطایی باشد ! بین من و شوهرم تفاهم و عشق صد در صد وجود دارد .ما هیچ موضوع و حتی هیچ احساسی را از همدیگر پنهان نمی کنیم و این صمیمیت در همزیستی زناشویی ما محیطی بوجود آورده که غرق در تفاهم و مهربانی و احساس دلسوزی است .مثلا اگر مارچلو از زنی خوشش بیاید احساسش را بدون رو در بایستی با من در میان می گذارد و من نیز بجای آنکه بدم بیاید یا حس حسادتم تحریک شود ،به او اجازه میدهم به قصد ارضاء میل و هوس زودگذرش با آن زن دوست شود .چون اگر غیر از این بکنم خلاف آزادی و دمکراسی رفتار کرده ام .بعلاوه من شوهرم را از صمیم قلب دوست دارم و نمی خواهم کاری کنم که روحا ناراحت بشود و دلش بشکند .

پایان قسمت اول

مجله زن روز / شماره 562 / بهمن ماه 1354

No comments:

امتیاز بدهید