نگاهی به روسپی گری در فیلمهای ایرانی
سینمای ایران هرگز نمایانگر واقعیت زندگی روسپی ها نبوده است
قسمت دوم
....روسپی گری را به شکل کنونی اش ،پدیده ای برخاسته از قرن بیستم و حاصل رسوخ تکنولوژی در زندگی انسانی میدانند .تاثیر عوامل بیرونی در روابط و مناسبات انسانی ،گاه پی آمدهای عاطفی و روانی بنیان کن و دگرگون کننده ای دارد که یکی از آنها روسپی گری است .
درکشورهای بزرگ صنعتی که آزادی روابط جنسی پا را از گفتگوهای ساده در پارک و سینما یا خیابان فراتر نهاده و جوان ها بدون هیچ قید و بندی با یکدیگر معاشرت می کنند ،روسپی گری به واسطه ی خالی شدن از هرگونه احساس ودر واقع به پوچی رسیدن پدید می آید اما در کشوری نظیر کشور ما روسپی گری دلایل دیگری دارد .
در کشورهایی که آزادی روابط جنسی پیش از ازدواج وجود دارد وبرای مردها اهمیتی ندارد که همسرشان هنگام ازدواج باکره باشد ،طبیعی است که هیچ دختری وحشتی از این ندارد که نشانه های دخترانه اش را از دست بدهد .البته همین آزادی بی قید و شرط نیز،گاهی راه به فحشا ء می برد زیرا تزاید روابط جنسی با مردهای مختلف ،زن را تبدیل به موجودی مکانیکی می کند واین همان مرحله پوچی است که در کشورهای مدرن صنعتی ،باعث بروز روسپیگری می شود .
اما در کشورهایی که آزادی روابط جنسی پیش از ازدواج ،جایز شمرده نمی شود و بکارت دختر به هنگام ازدواج نشانه ی پابرجایی آبرو و اعتبار قلمداد می شود ،به هنگام غرایز جنسی در جوان ها و نوجوان ها و لغزش های احتمالی ،از آن رو که دختر خطا کار انعکاس خطایش را در میان خانواده و اطرافیانش می داند ،پا به فرار می گذارد یا خودکشی می کند .عده معدودی از این خطاکاران ، باواقع بینی والدین شان فرجام خوشی می یابند .اما اکثریت دختران فراری همانها هستند که سرانجام سر از محله های بدنام در می آورند .گرچه گفتیم روسپی گری در شرایط کنونی دنیا به عنوان یک پدیده گریزناپذیر شناخته شده است ،اما معنی اش این نیست که نمی توان از گسترش این پدیده جلوگیری کرد .به طور کلی این امر را می توان در یک جمله خلاصه کرد و آن هم فقرفرهنگی –به طور اعم –است .البته این دلیل را می توان دلیل هر کاستی و نارسائی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و غیره عنوان کرد .اما دراین مورد خاص میتوان عدم شناخت روحیه ی کودکان و نوجوانان توسط اولیاء و فقر شناخت اجتماعی آنها بطور اخص برشمرد .
ابته این بحث چنان گسترده و پرپیچ وخم است که دراین مختصر نمی گنجد اما موارد برشمرده ،از آن جهت لازم بود تا به این نتیجه برسیم که فیلمسازان ایرانی همواره در پی جویی این علت ها که سر آغاز انحطاط و نخستین خشت بنای کج زندگی روسپی گری است ،اهمال ورزیدند .
بگذریم که گفتیم اغلب فیلمسازان ایرانی ،گرایش به زندگی روسپی ها و رقاصه ها را علاوه بر محدودیت هایی که دارند به سبب وجود بهانه ای برای برهنگی انتخاب می کنند ،اما اگر تعهدو رسالت اجتماعی برای فیلمسازی قائل باشیم ،باز شکافتن این علت ها و نمایش آن بطور اصولی ،خواه ناخواه –اگر نه مدت کم ؛ بلکه در دراز مدت می تواند نااگاهان را آگاه گند و از میزان بزهکاری های جنسی و گسترش روسپیگری بکاهد و لزوم توجه به نوجوانها را در سنین بحرانی بلوغ به خانواده ها یادآور شود ..
در فیلمهای ایرانی می بینیم که ستاره ی فیلم ،ناگهان به روسپی خانه کشانده شده است و گاه در توجیه علت هایش به اشاره هایی جسته و گریخته برخورد می کنیم که کمتر بر واقعیت استوار بودند وبیشتر به متظور تقویت بنیان های حادثه ای و عاطفی فیلم ،ازآنها کمک گرفته شده است .
علت های برشمرده شده برای کشانده شدن به فحشاء تنها علت های موجود نیست .گرچه روسپی خانه ها مدام دختران فراری را به سوی خود می کشانند اما برخی از روسپی های حرفه ای که به مرحله بازنشستگی میرسند و متاع تن شان دیگر خریداری ندارد دلالی پیشه می کنند و برای گذران زندگی دختران معصوم و ساده دل را با حیله های مختلف به حرفه ناشریف خود می کشانند .
برقراربودن رابطه ی دوستانه میان فرزند و خانواده و آگاه شدن جوانها و نوجوانها توسط پدر و مادرشان از وجود این مارهای پرخدعه و خطرناک ،می تواند در گرایش کمتر جوان ها به فساد موثر واقع شود .
آنها چگونه زندگی می کنند
ترسیم فضای قلعه –محله ی بدنام تهران –می تواند نمونه کاملی از زندگی روسپی ها(بدون در نظر گرفتن استثناها ) باشد.و آن گاه مقایسه ای با این نوع زندگی و آنچه در فیلم های ایرانی نشان داده می شود می تواند نمایانگر تفاوت ها باشد .
دو خیابان موازی و کوچه های تنگ و تاریکی منشعب از آنها درب آهنی در ابتدای محل ورود به قلعه ودیواری در انتهای خیابان بعدی که آن را به دو سو مسدود می کند ،نمای کلی قلعه است .
در کنارهی خیابان ها و درون کوچه ها خانه هایی با یک کف دست حیاط (که اغلب سقف آن را پوشانده اند وبا چیدن صندلی هایی ،از آن سالن انتظار ساخته اند ) .
و اتاق های کوچکی که مثل سلول های زندان در کنار یکدیگر چیده شده است ،ماوای روسپی های تهران و پر تراکم ترین محل تجمع آنها در این شهر است .قلعه کلیتی به چرک نشسته دارد و هرچه در آن دقیق تر شویم ،این گرفتگی و کثافت بیشتر نمایان می شود .درآنجا پاسگاهی برای حفظ نظم میان مراجعه کنندگان به قلعه که اغلب حادثه آفرین نیز هستند –ایجادشده است و مرکز رفاه و مددکاری نیز مستقر است تا مشکلات روسپی ها را در حدود امکانات برآورده کند ...0ادامه در قسمت بعد)
پایان قسمت دوم
سینمای ایران هرگز نمایانگر واقعیت زندگی روسپی ها نبوده است
قسمت دوم
....روسپی گری را به شکل کنونی اش ،پدیده ای برخاسته از قرن بیستم و حاصل رسوخ تکنولوژی در زندگی انسانی میدانند .تاثیر عوامل بیرونی در روابط و مناسبات انسانی ،گاه پی آمدهای عاطفی و روانی بنیان کن و دگرگون کننده ای دارد که یکی از آنها روسپی گری است .
درکشورهای بزرگ صنعتی که آزادی روابط جنسی پا را از گفتگوهای ساده در پارک و سینما یا خیابان فراتر نهاده و جوان ها بدون هیچ قید و بندی با یکدیگر معاشرت می کنند ،روسپی گری به واسطه ی خالی شدن از هرگونه احساس ودر واقع به پوچی رسیدن پدید می آید اما در کشوری نظیر کشور ما روسپی گری دلایل دیگری دارد .
در کشورهایی که آزادی روابط جنسی پیش از ازدواج وجود دارد وبرای مردها اهمیتی ندارد که همسرشان هنگام ازدواج باکره باشد ،طبیعی است که هیچ دختری وحشتی از این ندارد که نشانه های دخترانه اش را از دست بدهد .البته همین آزادی بی قید و شرط نیز،گاهی راه به فحشا ء می برد زیرا تزاید روابط جنسی با مردهای مختلف ،زن را تبدیل به موجودی مکانیکی می کند واین همان مرحله پوچی است که در کشورهای مدرن صنعتی ،باعث بروز روسپیگری می شود .
اما در کشورهایی که آزادی روابط جنسی پیش از ازدواج ،جایز شمرده نمی شود و بکارت دختر به هنگام ازدواج نشانه ی پابرجایی آبرو و اعتبار قلمداد می شود ،به هنگام غرایز جنسی در جوان ها و نوجوان ها و لغزش های احتمالی ،از آن رو که دختر خطا کار انعکاس خطایش را در میان خانواده و اطرافیانش می داند ،پا به فرار می گذارد یا خودکشی می کند .عده معدودی از این خطاکاران ، باواقع بینی والدین شان فرجام خوشی می یابند .اما اکثریت دختران فراری همانها هستند که سرانجام سر از محله های بدنام در می آورند .گرچه گفتیم روسپی گری در شرایط کنونی دنیا به عنوان یک پدیده گریزناپذیر شناخته شده است ،اما معنی اش این نیست که نمی توان از گسترش این پدیده جلوگیری کرد .به طور کلی این امر را می توان در یک جمله خلاصه کرد و آن هم فقرفرهنگی –به طور اعم –است .البته این دلیل را می توان دلیل هر کاستی و نارسائی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و غیره عنوان کرد .اما دراین مورد خاص میتوان عدم شناخت روحیه ی کودکان و نوجوانان توسط اولیاء و فقر شناخت اجتماعی آنها بطور اخص برشمرد .
ابته این بحث چنان گسترده و پرپیچ وخم است که دراین مختصر نمی گنجد اما موارد برشمرده ،از آن جهت لازم بود تا به این نتیجه برسیم که فیلمسازان ایرانی همواره در پی جویی این علت ها که سر آغاز انحطاط و نخستین خشت بنای کج زندگی روسپی گری است ،اهمال ورزیدند .
بگذریم که گفتیم اغلب فیلمسازان ایرانی ،گرایش به زندگی روسپی ها و رقاصه ها را علاوه بر محدودیت هایی که دارند به سبب وجود بهانه ای برای برهنگی انتخاب می کنند ،اما اگر تعهدو رسالت اجتماعی برای فیلمسازی قائل باشیم ،باز شکافتن این علت ها و نمایش آن بطور اصولی ،خواه ناخواه –اگر نه مدت کم ؛ بلکه در دراز مدت می تواند نااگاهان را آگاه گند و از میزان بزهکاری های جنسی و گسترش روسپیگری بکاهد و لزوم توجه به نوجوانها را در سنین بحرانی بلوغ به خانواده ها یادآور شود ..
در فیلمهای ایرانی می بینیم که ستاره ی فیلم ،ناگهان به روسپی خانه کشانده شده است و گاه در توجیه علت هایش به اشاره هایی جسته و گریخته برخورد می کنیم که کمتر بر واقعیت استوار بودند وبیشتر به متظور تقویت بنیان های حادثه ای و عاطفی فیلم ،ازآنها کمک گرفته شده است .
علت های برشمرده شده برای کشانده شدن به فحشاء تنها علت های موجود نیست .گرچه روسپی خانه ها مدام دختران فراری را به سوی خود می کشانند اما برخی از روسپی های حرفه ای که به مرحله بازنشستگی میرسند و متاع تن شان دیگر خریداری ندارد دلالی پیشه می کنند و برای گذران زندگی دختران معصوم و ساده دل را با حیله های مختلف به حرفه ناشریف خود می کشانند .
برقراربودن رابطه ی دوستانه میان فرزند و خانواده و آگاه شدن جوانها و نوجوانها توسط پدر و مادرشان از وجود این مارهای پرخدعه و خطرناک ،می تواند در گرایش کمتر جوان ها به فساد موثر واقع شود .
آنها چگونه زندگی می کنند
ترسیم فضای قلعه –محله ی بدنام تهران –می تواند نمونه کاملی از زندگی روسپی ها(بدون در نظر گرفتن استثناها ) باشد.و آن گاه مقایسه ای با این نوع زندگی و آنچه در فیلم های ایرانی نشان داده می شود می تواند نمایانگر تفاوت ها باشد .
دو خیابان موازی و کوچه های تنگ و تاریکی منشعب از آنها درب آهنی در ابتدای محل ورود به قلعه ودیواری در انتهای خیابان بعدی که آن را به دو سو مسدود می کند ،نمای کلی قلعه است .
در کنارهی خیابان ها و درون کوچه ها خانه هایی با یک کف دست حیاط (که اغلب سقف آن را پوشانده اند وبا چیدن صندلی هایی ،از آن سالن انتظار ساخته اند ) .
و اتاق های کوچکی که مثل سلول های زندان در کنار یکدیگر چیده شده است ،ماوای روسپی های تهران و پر تراکم ترین محل تجمع آنها در این شهر است .قلعه کلیتی به چرک نشسته دارد و هرچه در آن دقیق تر شویم ،این گرفتگی و کثافت بیشتر نمایان می شود .درآنجا پاسگاهی برای حفظ نظم میان مراجعه کنندگان به قلعه که اغلب حادثه آفرین نیز هستند –ایجادشده است و مرکز رفاه و مددکاری نیز مستقر است تا مشکلات روسپی ها را در حدود امکانات برآورده کند ...0ادامه در قسمت بعد)
پایان قسمت دوم
No comments:
Post a Comment