گرفتاری ستارگان بی شوهر
« فروزان »ستاره زیبا و تنهای سینمای ایران از گرفتاری هایش حرف میزند .
فروزان ستاره زیبای سینمای ایران سالهاست که تنهاست و تنهایی یک زن جوان و قشنگ ،یعنی دردسر ،یعنی گرفتاری ،ومضمون کافی برای شایعه سازها .
حرفهای فروزان شنیدنی است .او هنگامی که از دردهایش میگوید در هر کلامش غم و خستگی احساس می شود :
-یک زن وقتی از شوهرش جدا شد فقط یک بیوه است . ولی اگر بیوه ای هنرپیشه سینما گردید باید اورا تیره روز نامید و من از جمله چنین موجوداتی هستم که در سینما فعالیت می کنم .از روزی که مردم کار مرا تایید کرده اند .هرچندگاه شایعه ای در مورد من ورد زبانها میگردد و هرروز هزار مضمون برایم کوک می کنند .وبعضی از مطبوعات هم با پیش کشیدن مسائل خصوصی زندگیم ،سوژه در اختیار شایعه پردازها می گذارند .
اگر بخاطر حرفه ام و بعلت بازی در فیلم با یکی از هنرپیشگان مرد سینما گرم بگیرم .شایعه عشق آتشینم !مثل برق همه جا پخش می شود واگر در باره بازیگری یکی از هنرپیشگان مرد اظهار عقیده کنم .بازهم حرفهای مرا با هزار تفسیر و تعبیر می سنجند و به آن رنگهای مختلف میدهند .
مردم نمیدانند فروزان شاد سینما یک زن دردمند است که حتی اختیار این را ندارد از ته دل بخندد ویاگاهی افسرده شود ،من اگر سرحال و خندان باشم مرا سرمست از عشق خواهند خواند .اگر بعلت فعالیت مفرط مغموم شوم ،مفارقت و جدایی را دلیل آن خواهند دانست .
وقتی که در خانه تنها هستم .بدون آنکه بخواهم ،افکارم متوجه اینگونه مسائل می گردد و سخت معذبم می کند .
برای گریختن از این عذاب به موسیقی پناه می برم .اگر از این پناهندگی نتیجه ای نگرفتم بسزاغ دوستان میروم ودر میهمانی ها شرکت می کنم .تازه آنجا هم راحت نیستم ،مردها دور و بر من جمع می شوند تا بازیگری یا زیبائیم را بستانند و زنها از ترس اینکه مبدا شوهرانشان را مفتون خود سازم ،آنها را از اطراف من پراکنده می سازند وبمن خصمانه نگاه می کنند.
یادم می آید در یکی از میهمانی ها مردی که شصت سال شیرین داشت ،کنار من آمد و از قشنگی من حرف زد و از فیلمهای آینده ام پرسید .هنوز نتوانسته بودم پاسخی به سئوالاتش بدهم که همسرش آمد دستش را گرفت و گفت :
-بیابریم ،خجالت نمی کشی با این زن ....حرف میزنی .
یک زن بی شوهر ودر عین حال جوان اگرکارش به بازیگری بکشد ،خیلی رنج خواهد برد ،دنیای پرسکوت تنهائی زنها و مردهای عادی اگر رنج آور باشد، تنهایی جنجال آفرین و شایعه ساز ستارگان زیبای سینما کشنده است و این همان دردی است که مرا می آزارد .
مجله سپید و سیاه /شماره 956/بهمن 1350
« فروزان »ستاره زیبا و تنهای سینمای ایران از گرفتاری هایش حرف میزند .
فروزان ستاره زیبای سینمای ایران سالهاست که تنهاست و تنهایی یک زن جوان و قشنگ ،یعنی دردسر ،یعنی گرفتاری ،ومضمون کافی برای شایعه سازها .
حرفهای فروزان شنیدنی است .او هنگامی که از دردهایش میگوید در هر کلامش غم و خستگی احساس می شود :
-یک زن وقتی از شوهرش جدا شد فقط یک بیوه است . ولی اگر بیوه ای هنرپیشه سینما گردید باید اورا تیره روز نامید و من از جمله چنین موجوداتی هستم که در سینما فعالیت می کنم .از روزی که مردم کار مرا تایید کرده اند .هرچندگاه شایعه ای در مورد من ورد زبانها میگردد و هرروز هزار مضمون برایم کوک می کنند .وبعضی از مطبوعات هم با پیش کشیدن مسائل خصوصی زندگیم ،سوژه در اختیار شایعه پردازها می گذارند .
اگر بخاطر حرفه ام و بعلت بازی در فیلم با یکی از هنرپیشگان مرد سینما گرم بگیرم .شایعه عشق آتشینم !مثل برق همه جا پخش می شود واگر در باره بازیگری یکی از هنرپیشگان مرد اظهار عقیده کنم .بازهم حرفهای مرا با هزار تفسیر و تعبیر می سنجند و به آن رنگهای مختلف میدهند .
مردم نمیدانند فروزان شاد سینما یک زن دردمند است که حتی اختیار این را ندارد از ته دل بخندد ویاگاهی افسرده شود ،من اگر سرحال و خندان باشم مرا سرمست از عشق خواهند خواند .اگر بعلت فعالیت مفرط مغموم شوم ،مفارقت و جدایی را دلیل آن خواهند دانست .
وقتی که در خانه تنها هستم .بدون آنکه بخواهم ،افکارم متوجه اینگونه مسائل می گردد و سخت معذبم می کند .
برای گریختن از این عذاب به موسیقی پناه می برم .اگر از این پناهندگی نتیجه ای نگرفتم بسزاغ دوستان میروم ودر میهمانی ها شرکت می کنم .تازه آنجا هم راحت نیستم ،مردها دور و بر من جمع می شوند تا بازیگری یا زیبائیم را بستانند و زنها از ترس اینکه مبدا شوهرانشان را مفتون خود سازم ،آنها را از اطراف من پراکنده می سازند وبمن خصمانه نگاه می کنند.
یادم می آید در یکی از میهمانی ها مردی که شصت سال شیرین داشت ،کنار من آمد و از قشنگی من حرف زد و از فیلمهای آینده ام پرسید .هنوز نتوانسته بودم پاسخی به سئوالاتش بدهم که همسرش آمد دستش را گرفت و گفت :
-بیابریم ،خجالت نمی کشی با این زن ....حرف میزنی .
یک زن بی شوهر ودر عین حال جوان اگرکارش به بازیگری بکشد ،خیلی رنج خواهد برد ،دنیای پرسکوت تنهائی زنها و مردهای عادی اگر رنج آور باشد، تنهایی جنجال آفرین و شایعه ساز ستارگان زیبای سینما کشنده است و این همان دردی است که مرا می آزارد .
مجله سپید و سیاه /شماره 956/بهمن 1350
No comments:
Post a Comment